مهاجران افغان، قربانیان مافیای زباله در تهران

صبح کابل
مهاجران افغان، قربانیان مافیای زباله در تهران

به‌عنوان یک افغانستانی، با اولین حضور در خیابان‌های پایتخت ایران و منطقه‌های بیست و یک گانه‌اش، کودکان زباله‌گرد افغانی توجهت را جلب می‌کند. کودکان و حتا مردانی که با هزار و یک امید از کشورشان مهاجر شدند و به ایران آمدند به امید این که شغل مناسب و پردرآمد برای خود انتخاب کنند. هر چند با چند روز گشت و گذار در تهران، متوجه این خواهی شد که در سازمان شهرداری تهران نیز شمار زیادی از مهاجران افغان مشغول به کار استند و وظیفه‌ی پاک‌کاری و زیباسازی شهری را بر عهده دارند که به طور مسلم این گروه از مهاجران افغانستان که در شهرداری تهران کار می‌کنند با حقوق ثابتی استخدام این سازمان استند؛ اما گروه دیگری از مهاجران افغانستانی، به صورت آزاد مشغول زباله‌گردی در خیابان‌های تهران استند. باید یادآور شد که هم اکنون جمع‌آوری زباله در تهران یکی از شغل‌های پردرآمد است که متأسفانه سود حاصل از این کار تنها به جیب مافیای این بخش می‌رود و کودکان و مردان افغانستانی تنها قربانیان مافیای زباله در تهران استند.

براساس آخرین پژوهش انجام شده در مورد زندگی زباله‌گردان، مشخص شده است که ۱۴هزار زباله‌جمع‌کن در تهران وجود دارند که چهار هزار و ۷۰۰ نفر از این افراد کودک استند و هر یک از این کودکان به طور میانگین ۱۰ ساعت در روز کار می‌کنند. براساس این یافته‌ها، نزدیک به ۵۷ درصد از زباله‌جمع‌کن‌ها نوعی از مواد مخدر را مصرف می‌کنند. همین امر سبب می‌شود کودکان هم زمینه‌ی اعتیاد داشته باشند و آلوده به مواد مخدر شوند.

۲۴ درصد از کسانی که در این مصاحبه‌ها شرکت داشته‌، گفته‌اند تجربه‌ی استعمال ناس(نصوار) را داشته‌اند؛ نصوار یک ماده گیاهی اعتیادآور است که از برگ تنباکو به دست می‌آید.

۱۹ درصد آن‎ها هم اذعان کرده‌اند که مواد مخدر مصرف می‌کنند و ۱۳ درصد نیز گفته‌اند هم از نصوار و هم از انواع دیگر مواد مخدر استفاده کرده‌اند. در بخش دیگری از این پژوهش مشخص شده است که ۸۹ درصد از این زباله‌جمع‌کن‌ها، مهاجران غیرقانونی و تنها ۱۱ درصد به‌صورت قانونی مشغول به کار استند.

۷۳ درصد این افراد هم به هنگام کار صدمه دیده‌ و ۷۳ درصد خشونت را در این چرخه تجربه کرده‌اند. بیش‎ترین خشونت را بخش بازیافت شهرداری با ۶۹ درصد اعمال کرده است .

آن‌طور که در این پژوهش آمده است، ۵۴.۳  درصد این زباله‌جمع‌کن‌ها بی‌سواد استند و تنها ۳.۷ درصد از این افراد سواد قرآنی دارند.

در بخشی از این گزارش، اطلاعاتی آمده است مبنی بر این که شهرداری جمع‌آوری زباله‌های تهران را ۲۰۰ میلیارد تومان به پیمان‌کاران کرایه داده است. نتایج این پژوهش هم‎چنین نشان می‎دهند پیمان‎کاران بابت جمع‌آوری این زباله‌ها، سالانه ۵۶۶ میلیارد تومان سود کسب می‌کنند؛ یعنی حدود یک و نیم برابر از این تجارت سود می‎برند.

یک میلیارد و ۴۶۱ میلیون تومان هم سود اربابان و صاحبان کار است و در نهایت کم‌ترین سود این کار، یعنی ۴۱۶ میلیارد به کودکانی می‌رسد که زباله جمع می‌کنند. بچه‌هایی که در این شرایط زندگی و کار می‌کنند، در معرض آسیب‌های زیادی قرار دارند. محل زندگی و کار این کودکان در گاراژهای پر از زباله است. این گاراژها در سیطره‌ی حشرات موذی قرار دارد و بوی ناخوشایند نافذ آن‌ از فاصله‌‌ی دور هم به مشام می‌رسد؛ مکان‌هایی در وضعیتی غیربهداشتی‌ و غیرانسانی‌ که به بستر خطرناک برای آزارهای روحی، جسمی و جنسی این کودکان تبدیل شده است. این کودکان علاوه بر بیماری‌های عفونی، در معرض ریسک انواع آزار جنسی هم قرار دارند.

براساس تحقیقات انجام‌ شده، تعدادی از این کودکان به بیماری‌هایی مانند ایدز، هپاتیت، حصبه، کزاز، اسهال خونی، انگل‌های روده‌ای، سالک پوستی، زانو درد و کمردرد مبتلا شده‌‌اند و شانس مداوا شدن را هم ندارند. در همین زمینه، رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران هم گفته بود که چهار تا پنج درصد از کودکان کار و خیابان به ایدز مبتلا استند. مصرف مواد در بین کودکان خیابانی هم نشان می‌دهد که حدود پنج درصد از پسران، دارای سابقه‌ی مصرف مواد بوده‌اند. این درصد در بین دختران نیز نزدیک یک درصد بود.

پدیده‌ی کودکان زباله‌جمع‌کن و خیابانی یکی از پدیده‌های دردناکی است که جامعه‌ی ایرانی و مهاجران افغانستانی چند سالی است با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. ساعات کاری این کودکان چنان بالا است که تا نیمه‌های شب نیز ادامه دارد. بیش‎تر این کودکان رنگ مدرسه را هم ندیده و از سوادآموزی به کل محروم بوده‌اند.