روز جمعه (۲۸ سرطان) یک موتر بمبگذاری شده در مقابل دروازه جنوبی دانشگاه کابل منفجر شد. در این حادثه هشت نفر کشته و ۳۴ نفر زخمی شدند. دفتر سازمان ملل گفته است که هدف این حمله دانشگاه کابل بوده و این سازمان این حمله را جنایت جنگی نیز گفته است. پولیس کابل پس از این حادثه گفته بود به غیر از یک پولیس ترافیک تمامی قربانیان این حمله غیر نظامیان بودهاند. حکومت افغانستان میگوید این حمله و حملهی مرگبار به کندهار را طالبان انجام دادهاند.
ممکن است طالبان این حمله را انجام داده باشند یا گروه داعش که امنیت ملی هفتهی گذشه تصاویر بازداشت دو استاد شرعیات را نشر کرده و گفته بود که آنها به نفع این گروه در این دانشگاه تبلیغ میکردند و دانشجویان را در صف این گروه میفرستادند.
با در نظرگرفتن این واقعیتها، مسأله این است که دانشگاه کابل بهعنوان بزرگترین نهاد تحصیلی که روزانه هزاران دانشجو در آن رفت و آمد میکنند هدف حملهی گروههای تروریستی قرار گرفته است. این درحالی است که گفته میشود دانشگاه کابل چندین ماه است که در سطح بلند تهدیدهای امنیتی قرار داشته است.
روز جمعه که موتر بمبگذاری شده در مقابل دروازهی دانشگاه کابل منفجر شد، امتحان «ستاژ قضایی و شورای طبی» برگزار میشد و گفته میشود برای این آزمونها دههزار نفر ثبت نام کرده بودند. معلوم است که سازماندهندگان این حمله از برگزاری این آزمونها با خبر بوده و این حمله زمانی صورت گرفته که افراد برای اینآزمونها شرکت میکردند و از ولایتهای مختلف آمده بودند.
با آن که طالبان در نشست دوحه با هیأت کابل توافق کردنده بودند که مراکز تحصیلی، صحی و نهادهای اجتماعی را هدف قرار نمیدهند و تلاش میکنند که آمار تلفات غیر نظامیان در حملات شان کاهش پیدا کند؛ اما به دنبال این نشست حملاتی که توسط این گروه انجام شد و به ویژه اگر حملهی روز جمعه به دانشگاه کابل را طالبان انجام داده باشند، ثابت میکند که طالبان به شعار و تعهدات شان پایبند نیستند، مانند گذشته برای آنها مهم نیست که هدف آنها چه کسانی باشند و پرهیزی هم ندارند که برای دستآورد اندک و غوغای رسانهای، غیر نظامیان را هدف بدهند.
در هجده سال گذشته تاکتیک مشترک طالبان و سایرگروههای تروریستی این بوده که تجمع افراد و حتا غیر نظامیان را هدف میگیرند و با کشتن و زخمی کردن افراد زیادتر و غوغای رسانهای که به دنبال هر حملهی مرگبار به وجود میآید را دستآورد میدانند و بدون پروای مرگ انسانها دنبال اهداف سیاسی شان استند.
با توجه به این که تاکتیک و شیوهی جنگی طالبان تغییر نکرده و هفتههای آینده کمپین نامزدان ریاست جمهوری نیز آغاز میشود و همزمان روند صلح ادامه دارد؛ احتمال سازماندهی حمله بر تجمعات و گردهماییهایی که برگزار خواهد شد، وجود دارد.
در ماههای گذشته نیز بارها تجربه شد؛ هر زمانی که بحث صلح داغتر شده، طالبان با حملات مرگبار انفجاری و انتحاری، اهداف نظامی و سیاسی شان را دنبال کردهاند.
همچنان طالبان پیش از این اعلام کرده بودند تازمانی که نیروهای خارجی از افغانستان بیرون نشوند، این گروه با انتخابات مشکل دارد؛ این مسأله زمینهی دیگرِ افزایش حملهی طالبان محسوب میشود.
در گذشته توجه نامزدان انتخابات ریاست جمهوری برای گرفتن حمایت اجتماعی مراکز فرهنگی بود؛ این درحالی است که تا یک هفتهی دیگر کمپین انتخابات به طور رسمی آغاز میشود؛ برگزاری تجمعات و گردهماییهای تبلیغاتی بیشتر برگزار خواهد شد با توجه به تهدیدهای امنیتیای که وجود دارد باید آسیبپذیریها در نظر گرفته شود. نهادهای امنیتی مسؤولیت دارند که تدابیر امنیتی را بیشتر کرده و تلاش کنند که جلو حملات را بگیرند. از جانب دیگر نامزدان و تیمهای انتخاباتی برای اهداف سیاسی شان غیر نظامیان را قربانی نکنند. گردهماییهای کمپاینیای را که برگزار خواهند کرد نیروهای امنیتی را در جریان بگذارند و با دقت و رعایتِ حفظ جان غیر نظامیان و هواداران شان برنامههای انتخاباتی و سیاسی شان را دنبال کنند.
روز گذشته حملهی انفجاری، شرکتکنندگان «آموزن ستاژ قضایی» را در دانشگاه کابل هدف گرفت که دانشجویان و غیر نظامیان کشته و زخمی شدند، با یک دوستم که از احوال و اوضاع دانشگاه کابل با خبر بود، در مورد این حمله پرسیدم؛ او یک عاملِ افزایش تهدید دانشگاه کابل و توجه گروههای تروریستی را استفاده از محیط دانشگاه کابل برای برنامههای دولتی و سیاسی بیان کرد و گفت که در این واخر به نامهای مختلف برنامههای دولتیای که ربطی به برنامههای دانشگاهی ندارد، در این دانشگاه برگزار شده است که در تعدادی این برنامهها رهبران حکومت نیز شرکت کردهاند.
برای این که بدانم که چه برنامههای در این واخر در دانشگاه کابل گرفته شده، به وبسایت آن سر زدم و متوجه شدم که به نام تجلیل از صدومین سال استقلال کشور، کمپین اهدای خون، گفتمان علمی بندر چابهار و هفتادمین سالگرد تشکیل جمهوری خلق چین در این اواخر برنامههایی در دانشگاه کابل گرفته شده و در این برنامهها رهبران حکومتی در سطح معاون ریاست جمهوری نیز شرکت کردهاند. با توجه به این که در دانشگاه کابل نفوذ گروههای افراطی مذهبی مانند طالبان، داعش و حزبالتحریر وجود دارد و این گروهها با دولت میجنگند، گرفتن برنامههایی در ظاهر گفتمان علمی که در دانشگاه برگزار میشود و افراد سیاسی شرکت میکنند، میتواند توجه گروههای افراطی را جلب کند و خطری محسوب شود برای امنیت دانشگاه کابل. اگر همینطور در آینده نیز محیط دانشگاهها و نهادهای آموزشی محل رفت و آمد رهبران دولتی شود یا حکومت و گروههای سیاسی از محیطهای آموزشی و تحصیلی بخواهند استفاده سیاسی کنند، امنیت و مصؤونیت این مراکز با خطر و تهدید بیشتر مواجه میشود.