مردم زندگی می‌خواهند، مرگ نفروشید!

سکینه امیری
مردم زندگی می‌خواهند، مرگ نفروشید!

« من با دیدن این‌ها به یاد انفجار می‌افتم.»

عقربه‌های ساعت کُندتر حرکت می‌کنند؛ انگار زمان از حرکت ایستاده است. باید به ملاقات دوستی بروم و استرس دیر رسیدن تمام وجودم را گرفته است. شنیدن این نقل قول یکی از سرنشینان موتر توجه‌ همه را به آن طرف سرک جلب کرد.

اشاره‌ی‌ او به رسته‌ی تابوت‌ سازی‌ است که تابوت‌های چوبی، کاکی و فلزی را برای فروش، در مقابل دکان‌ها گذاشته‌اند و در سرلوحه‌ی دکانی نوشته است: «ارائه‌ی خدمات ۲۴ ساعته تابوت‌رسانی و همه وسایل مرتبط به تدفین.»

مرگ در کابل به یک اتفاق روزمره تبدیل شده و با آن که برای هر شهروند کابل زندگی با مرگ خو گرفته است؛ اما دیدن این تابوت‌فروشی‌ها نشان می‌دهد که زندگی در کابل با مرگ توقف نکرده و  دو طرفِ جاده‌ی سرای شمالی پر است از مغازه‌هایی که در کسب‌وکار تابوت‌سازی اشتغال دارند. بنابر گفته‌ی کابل‌نشینان در گذشته‌ای نه‌چندان دور، در آن‌جا فقط یک مغازه‌ی تابوت‌فروشی وجود داشت؛ اما امروز، نه‌تنها که بسیاری از مغازه‌ها در آن منطقه به تابوت‌سازی و تابوت‌فروشی تبدیل شده‌اند، بلکه تابوت‌سازی‌ها به دیگر بخش‌های شهر کابل نیز گسترش یافته‌اند.

 چنانچه یکی از تابوت‌فروشان که از سال ۲۰۱۴ تاکنون در این منطقه تابوت‌ساز بوده است، می‌گوید: «همان‌طور که تعداد انفجارها افزایش یافته است، تعداد مغازه‌ها هم افزایش یافته است.»

پیش از این عزیزه عطایفا، یک شهروند اوزبیکستانی، به روزنامه‌ی صبح کابل گفت بود: «وقتی به افغانستان آمدم، ابزار جنگی بود که هر جا دیده می‌شد. آن ابزار مرا به یاد جنگ جهانی دوم می‌انداخت و اما کودکان افغان با آن‌ها بازی می‌کردند.»

عطایفا در سال ۲۰۰۵ به افغانستان آمده بود. او از ابزار جنگی باقی‌مانده و از کودکانی که با آن بازی می‌کردند و از قبر‌ها در جاده‌ها  به‌عنوان بدترین منظره‌هایی یاد می‌کند که در طول عمرش دیده است. صحنه‌های غمبار و وحشتناک. «به این فکر می کردم که با آن سلاح آدم‌ها را کشتند و در هر جا زیر خاک و سنگ کردند. هر طرف بوی مرگ؛ در کشور ما این‌گونه نبود.»

طلب کننده‌های مرگ؟

جنگ و ناامنی چیزی تازه‌ای نیست؛ چهل سال است که مردم افغانستان با آن سر دچارند؛ اما انفجار‌ها در بزرگ شهرها از چند سال به این سو شدت یافته است و از مردم قربانی‌های جمعی می‌گیرد.

مطابق آماری که سازمان ملل ارایه کرده در بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ در افغانستان  ۹۳هزار نفر از جنگ آسیب دیده‌اند که از آن جمله ۳۲۶۹۵ نفر جان شان را از دست داده‌اند و ۶۰۷۵۳ تن زخمی شده‌اند.

بیشتر انفجارها در جاده‌های پُررفت‌وآمد و مکان‌های مُزدحم در پایتخت رخ داده و خسارات بزرگ مالی و جانی از خود برجا گذاشته است. فاجعه‌بار بودن ناامنی و انفجار‌ها در پایتخت، تنها از روی خسارات و رونق شغل تابوت‌سازی و قبرکنی محاسبه شده و دو- سه روزی سر زبان‌ها مانده و به فراموشی سپرده شده است.

یکی از باشنده‌های کابل قدیم می‌گوید که تا چند سال پیش تابوت‌فروشی در کابل مثل امروز رایج نبود و تنها برای نظامیان و شمار محدود افراد که جسدشان در حادثات تکه- تکه می‌شد، اختصاص می‌یافت.

 بنابر گفته‌ی او ، در قدیم از تابوت در مراسم خاک‌سپاری مسلمانان استفاده نمی‌شد ‌است. «در میان مسلمانان، مرده‌ها معمولا در کفن سفید پیچیده و مستقیما در قبر قرار داده می‌شوند. به جز مواردی که جسد به‌شدت آسیب می‌دید، از تابوت‌‌های چوبی استفاده می‌شد.»

اما اکنون اوضاع دگرگون شده است و کِسبِ تابوت‌سازی رونق یافته؛ به ویژه بعد از رویداد‌های امنیتی. داکتر شرف‌الدین عظیمی، روان‌شناس می‌گوید: «در سال‌های پنجاه تابوت‌سازی بسیار اندک بود و تنها در یک محل کابل یافت می‌شد.»

گورهای دسته‌جمعی

شمار زیادی از جان باختگان رویدادها در سال‌های پسین در گورستان‌های مشخص به صورت دسته‌جمعی با تابوت دفن شدند. از جمع این گورستان‌ها، می‌توان به گلزار شهدای دانایی، گورستانی در صحن مسجد امام زمان در خیرخانه و گلزار شهدای روشنایی نام برد که جان‌باختگان آن به صورت دسته‌جمعی با تابوت دفن شدند.

چنانچه بعد از انفجاری در مرکز آموزشی(موعود) در غرب کابل، تنها در شفاخانه‌ی استقلال ۸۰ تابوت برای فروش و انتقال جان‌باخته‌گان، آورده شده‌بود.

 با این وضع و با آن که کابل شهر پر آشوب است؛ اما مردمش همچنان در صدد فراموشی غم‌های بزرگ استند و تلاش می‌کنند که زندگی شان را فراموش نکنند.

تلاشی که به آنانان لقب آدم‌های بی‌احساس را داده‌است که رویدادهای انفجاری و انتحاری آنان را تکان نمی‌دهد. یک شهروند هرات با اشاره به یک رویداد امنیتی می‌گوید: «برای مردم کابل انفجار‌ها عادی شده. دیروز اینجا انفجار شد؛ اما امروز، مردم بی‌خیال در این محل است ببین! اما در هرات این‌گونه نیست.»

به گفته‌ی روان‌شناسان، این‌گونه رویدادها نشان می‌دهد که شهروندان تلاش دارند، برنده‌ی میدان دهشت باشند و زندگی را حتا با این واقعیت‌های تلخ نیز فراموش نکنند.

هم عبدالوارث یکی از تابوت‌فرروشان می‌گوید: « وز‌هایی که تابوت زیاد می‌فروشم خوش نمی‌باشم. در روز‌های انتحار و انفجار  مردم پیش من می‌آیند و تابوت می‌خرند؛ اما من واقعن ناراحت می‌شوم.»

 تداعی‌کنندگان ناامیدی

ساخت یک تابوت بیست دقیقه وقت نیاز دارد و معمولا در شهر کابل به یازده صد افغانی به فروش می‌رسد. فروش آن با رویدادهای تروریستی رابطه‌ی مستقیم دارد و افزایش می‌یابد. از این رو، در سال‌های اخیر تولیدکنندگان تابوت نیز بیشتر شده و تولیدشان را در اطراف جاده‌ها برای فروش می‌گذارند. چیزی که به باور پزشکان روان‌درمان، ناامیدی و افسردگی را در جامعه شدت می‌بخشد.

 داکتر شرف‌الدین عظیمی، می‌گوید که گذاشتن وسایل مرتبط به تدفین مثل تابوت، ناامیدی را در جامعه بیشتر می‌کند. «همه‌ی نشانه‌ها ناخودآگاه روان آدم را متأثیر می‌سازد؛ به ویژه که شغل تابوت‌سازی و فروش تابوت با پدیده‌ی ناامنی و انفجار مرتبط است. گذاشتن تابوت و وسایل تدفین در چنین حال مرگ را تداعی می‌کند و اجازه نمی‌دهد که مردم اتفاقات بد را فراموش کنند.»

در حال حاضر براساس سروی سازمان جهانی صحت، ۷۰ درصد مردم افغانستان با مشکلات روانی سردچارند؛ اما  بنابر معلومات ارائه شده از سوی وزارت صحت عامه، پنجاه درصد شهروندان کشور، نوعی از بیماری‌های روانی چون افسردگی و اضطراب را تجربه‌ می‌کنند. بیماری‌ها، در بانوان بیشتر از مردان است و کودکان نیز به‌گونه‌ی جدی در برابر این بیماری‌ها آسیب‌پذیرند. افزون بر این، مرکزهای روان‌درمانی کافی برای درمان مبتلایان بیمار‌ی‌ها روانی و کمک به آسیب‌دیدگان رویدادها وجود ندارد و از سویی مراجعه به پزشکان روانی، هنوز در میان شهروندان جا نیافتاده است.

در حال حاضر در شفاخانه‌های حوزه‌ای افغانستان، ۱۱۵ متخصص برای روان‌درمانی کار می‌کنند و در هر شفاخانه‌ی ولایتی یک بخش صحت روانی وجود دارد که برای مردم خدمات عرضه می‌کند.

آقای عظیمی، می‌گوید که در کنار نبود ارائه‌ی خدمات لازم روان‌درمانی به مردم، از طریق وزارت صحت عامه، سازکار‌ها نیز کمک می‌کند که مشکلات صحی مردم چند برابر شود. «با آن که بسیاری مردم از مشکلات روانی رنج می‌برند؛ اما خدمات صحت درمانی جا افتاده نیست. در چنین وضع، سازکار‌هایی چون گذاشتن تابوت‌ها و وسایل تدفین در روی جاده‌ها، مانند دیگر وسایل و سازکار های تبلیغاتی عمل می‌کند و مشکلات صحی مردم را شدت می‌بخشد.»

این روان‌درمان توضیح می‌دهد که تابوت و وسایل مرتبط به تدفین برای آنان که زندگی ‌شان را دوست دارند، سبب ترس و اظطراب شان می‌شود و برای آنان که عزیزان شان را از دست داده‌اند، داغ شان را تازه می‌کند و هر روز آنان را بدبین‌تر کرده به انزوا می‌کشاند.

 در حال حاضر به ‌گفته‌ی روان‌شناسان، ۱۲۰ نوع بیماری روانی وجود دارد؛ اما مردم افغانستان بیشتر دچار اختلال‌های روانی، افسردگی و اضطراب شده‌اند.

شرف‌الدین عظیمی، می‌گوید که تابوت‌ها و وسایلی که برای تدفین به کار می‌رود، از جمله مواد اولیه نیست. دولت می‌تواند آن‌ها را از روی جاده‌ها حمل کرده به مکان‌های گوشه‌تر انتقال دهد. «همان‌طوری که لازم است برای لباس‌فروشان مغازه می‌سازند و فرش لباس روی جاده خوب نیست. فروش تابوت نیز از نگاه روانی خوب نیست.»

چند روز پیش یکی از کابران در صفحه‌ی فیس‌بوکش نوشته بود: «انگار ما محکومیم تا از هر پدیده و با دیدن هر گوشه‌ای از این ملک زجر بکشیم. در این شهر حکایت‌های زجردهنده کم بود که حالا باید هر لحظه برای مرگت شمارش معکوس را آغاز کنی. می‌دانم میزان تلفات و مرگ و میر بلند است؛ ولی هیچ قابل توجیه نیست که در قلب شهر و در هرگام فروشگاه‌های تابوت و تابوت‌سازی جا داشته‌باشد.»

همیشه از جنگ، فقر گسترده، بی‌کاری، خشونت‌های خانوادگی و اعتیاد به مواد مخدر به‌عنوان عوامل تجدیدکننده‌ی مشکلات روانی در افغانستان نام برده شده است؛ اما این اولین بار است که سازوکار تبلیغاتی و گذاشتن وسایل مربوط به کفن و دفن نیز به جمع عوامل تجدیدکننده‌ی ناامیدی در افغانستان قرار می‌گیرد و انتظار مردم از حکومت این است که برنامه‌های جدی‌ای از سوی حکومت روی دست گرفته شود تا این ناهنجاری روانی تبدیل به یک هنجار اجتماعی نشود.