خواهیم گفت که چرا «کراماتاش» نمانده؟ اما گذشته از مسئلهی کرامات، هنوز آدم های زیادی برای تفریح به آنجا میآیند، برای شنیدن صدای تقابل آب با سنگها و از همه مهمتر برای آزاد خندیدن، نشستن و حتی برای فیسبوک کار کردن و رها شدن از فضای خشک و خشن و در نهایت بیزاری جستن از صدای وحشتبار شلیک گلولههای سبک و سنگین.
هنگامی که میخواستم دکمه «stop» را روی صفحه گوشیام که در حالت فیلمبرداری بود، به حیث آخرین لحظات کارم بزنم، جوانیکه در گوشهای از چمن با فاصلهی اندکی دورتر از سایر تفریحکنندگان «چشمهی شفا» نشسته و با اشتیاق فراوان روی صفحهی موبایلش انگشت میکشید، توجه ام را جلب کرد.
ناخودآگاه حسی برایم دستداد و با خود فکر کردم که او سوژهی گزارش امروز باشد. با چشمسفیدی تمام (البته بدون اجازه) چند تصویر «دور» و «نزدیک» از او گرفتم.
ظاهرا آرام به نظر میرسید، در جریانی که از او فیلم میگرفتم، شاید هم یک دقیقه طول کشید بهطرف کمره نگاه نکرد؛ هنوز مصروف گوشی همراهاش بود که برایش سلام دادم.
دندغوری؛ منطقهای که برای خیلیها نام آشناست. اینجا یکی از نواحی سرسبز، با درختان انبوه و حاصلخیز و زمینهای هموار در شهر پلخمری، مرکز ولایت بغلان است؛ اما مردم بیشتر از سرسبزی و حاصلخیزی، این منطقه را برای جنگها و نا امنیهایش میشناسند.
جمال خان ۲۱ ساله، یکی از باشندگان دندغوری است که برای تفریح و سپری کردن یک بعد از ظهر خوب به تفریحگاه چشمهیشفا آمده است. او به شدت از جنگهای خانمان سوز بیزار است.
کسیکه گپ زدن با زبان فارسی برایش دشوار است و نمیتواند به خوبی آنرا تلفظ کند.
با لهجهی پشتو برایم گفت: «دلته راغلی د چکر لپاره وغواړو چی وخت ښه راباندی تیر شی».
دندغوری از بخشهای به شدت نا امنی است که از سالها بدینسو طالبان در آن حاکمیت دارند و حکومت نیز بارها با وجود راهاندازی عملیاتهای سنگین، نتوانسته است کنترول آن را بدست بگیرد.
جمال خان، یکی از صدها انسانی است که تشنهی آرامش است، آرامشی که در آن، کنار جویبارهای سبز زمینهای زراعتی دندغوری پهلو بزند و لذت ببرد. حد اقل بتواند آهنگ مورد پسندش را بشنود.
صبرالله نیز برای آرامش و فرار از صدای گلوله که همه روزه در فضای دندغوری میپیچد، به چشمهی شفای پلخمری پناه آورده است.
با اشتیاق فراوان روی گوشیاش انگشت میکشید، چنان غرق موبایل بود که حتی متوجهی نشد که از او فیلم میگرفتم.
او نیز از جنگ همه روزه خسته شده است. میگوید، هر ماه چندین روز اینجا میآید تا آرامش از دست رفتهاش را باز یابد.
هرچند که او نخواست توضیحات بیشتری بدهد؛ اما بر اساس دستور و مقررات سختگیرانهای که طالبان دارند، شنیدن موسیقی و حتی داشتن گوشیهای هوشمند به علت ظرفیت داشتن فیلم و آهنگ، در مناطق تحت کنترول این گروه ممنوع است.
چشمهی شفا که درکنار شاهراه پلخمری-بلخ واقع شده است، با داشتن چمن سبز، درختان انبوه، دو چشمهی آب، یکی سرد و دیگری آب گرم از ساحات امن و تفریحی پلخمری بشمار میرود. این چشمه به علت داشتن حمام طبیعی که به باور بسیاریها امراض، به ویژه مرضهای جلدی را شفا میبخشد، همه روزه میزبان دهها بازدید کننده از گوشه، گوشهی ولایت بغلان و حتی سایر ولایتهای کشور است.
هر چند که دربارهی تاریخ و گذشتهی این محل تفریحی اطلاعات دقیق، درج کتابهای تاریخ نشده است؛ اما داستانهای متعددی از گذشتههای دور بدینسو در بارهی قداست و شفابخشی آن، سینه به سینه نقل میشود.
حاجی حبیب مرد ۷۱ ساله که به قول خودش بیشتر از ۴۰ سال بدینسو برای تفریح اینجا رفت و آمد دارد میگوید، کرامات سابق این چشمه به دلیل «فسق و فساد» نمانده است.
در حالیکه صدای کبک جنگیاش از داخل قفس «غچ غچ» بلند است با اشاره به افرادیکه در این تفریحگاه دیده میشدند گفت: «پس از آمدن طالب، دیگه او جمع و جوش سابقش نمانده. پس از او در حدی که فکر میکردی مردم نمیآین».
او میگوید، در سالهای پیش وقتی در چشمهی شفا حمام میکردی، مرضهای بسیاری شفایاب میشد و مردمان زیادی نیز از جاهای دور بخاطر درمان شان میآمدند.
به باور حاجی حبیب، در سالهای پیش مرضهایی چون بخار و «گَرگ» در جلد فقط با یکبار حمام کردن شفا پیدا میکرد؛ اما حالا به دلیل زیاد شدن کارهای خلاف شریعت دیگر کرامات سابق به این چشمه نیز نمانده است.
از سویی هم، بنابر روایات شفاهی قدامت تاریخی چشمهی شفا حتی به دوران زندگی حضرت ایوب(ع) میرسد.
عبدالبشیر اظهر آمر فرهنگ و گردشگری ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت بغلان دلیل چشمه شفا نامیدن این محل را همین خصلت شفادهندهی آن میخواند که آن هم با آمدن سربازان نخستین اسلام به افغانستان امروزی گره میخورد.
به گفتهی آقای اظهر، بر اساس روایات شفاهی مسلمانانی که در جنگ با کفار زخم بر میداشتند و یا هم از نگاه روحی خسته میشدند با یکبار حمام کردن در این جا شفا و قوت جسمی و روحی شان دوباره باز میگشت.
او میگوید، در بارهی داستانهایی که گفته میشود هیچگونه سند تاریخی وجود ندارد.
هر چند که چشمه شفا، محل تاریخی و توریستی دانسته میشود؛ اما از سوی ریاست شهرداری، اداره میگردد و همه ساله برای افراد و اشخاص به اجاره سپرده میشود.
جدا از مسئلهی شفادهی و تاریخی آن، در فضای خفقانی که بغلان دستخوش آن است و انفجار، انتحار، جنگ و قتل انسانها به شدت روان مردم را آشفته ساخته است، چشمهی شفا، همانند آب حیاتی است که به روح و روان پژمردهی مردم تازهگی میبخشد و برای ساعت و دقایقی هم اگر باشد سبب میگردد تا خوش بگذرد.
کاری به این نداریم که آب چشمهی شفا آیا آب آتش فشانی و دارای منرالهای آهکی است که برای التهابهای پوستی خوب است، نگاه ما به این منطقهی قدیمی، از زاویهی تفریحی آن بود.