
نویسنده: زهرا اکبری
یکی از آگاهیهای جدی و مورد نیاز پدر و مادر این است که در بارهی تربیت فرزندان شان به اندازه کافی بدانند و آن را جدی بگیرند. هر مادر و پدری، لازم است بدانند که در چه سنی تربیت کودک را شروع کنند و در تربیت کودکان چه نکاتی را لازم است تا در نظر بگیرند که فرزند شان از تربیت سالم برخوردار باشد.
متأسفانه در خانوادههای افغانی کمتر دیده میشود که والدین از این آگاهیها برخوردار باشند و تربیت کودک را از بیاهمیتترین موضوعات زندگی شان میپندارند. باید گفت که تربیت و پرورش ناقص کودکان تأثیر مستقیم بر هویت شخصیتی فرزند شان در آینده دارد و این کمکاری و ناآگاهی صدمهی جدی بر رفتارهای اجتماعی وارد میکند.
با در نظرداشت همین آسیب، میخواهم به نکاتی چند در مورد زمان و سن مناسب تربیت کودک اشاره داشته باشم.
بهترین زمان و سن برای تربیت کودک
اساسا یادگیری برای کودکان سن دقیقی ندارد. در نتیجه سن تربیت کودک را نمیتوان به طور دقیق به یک دورهی خاص اختصاص داد. در واقع از همان ابتدای زندگی کودک، والدین میتوانند بر رفتار او تأثیر بگذارند. برای مثال، رفتارهای سادهای مثل بغل کردن کودک، نگاه کردن و صحبت کردن در سنین پایین یا پاسخ به نیازهای جسمانی و عاطفی از همان اوایل زندگی، بر شکلدهی شخصیت، عاطفه و رفتارهای بعدی فرزند تان تأثیر میگذارد. حتا بر اساس برخی پژوهشها از دوران پیش از تولد صحبت کردن مادر، ایجاد آرامش با موسیقی، تغذیهی مناسب و دور بودن از استرس و تنشها، بر تحول کودک تأثیر دارد.
با این حال تربیت مستقیم کودک عموما در سنی آغاز میشود که او قدرت درک و پاسخ کلامی را پیدا میکند.
تربیت در ۱۸ماهگی
در این سن کودک دستورات کاملا ساده را درک میکند؛ اما به طور کامل توانایی اجرای دستورات پیچیدهتر را ندارد. در این سنین بهتر است دستوراتی که به کودک میدهید، خیلی ساده و مشخص و با اشارهی حرکت دست باشد؛ در ضمن دستوری که به کودک میدهید، برای همان لحظه باشد و هر گاه میخواهید کودک رفتار درست را انجام دهد، بهتر است باز هم دستور را در لحظه تکرار کنید. انتظار نداشته باشید کودک حرفهای شما را تا مدتها بعد در ذهن نگه دارد و باز هم اجرا کند.
تربیت در ۲ تا ۳سالگی
به دلیل رشد کلامی در این مرحله، میتوان قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای کودک تعیین کرد. نکتهای که در این سن تربیت کودک وجود دارد، این است که به طور قابل ملاحظهای رفتارهای لجوجانه و بهانهگیری در کودک مشاهده میشود؛ چرا که این سن زمانی است که او کم کم یاد میگیرد شخصیت مستقلی پیدا کند و به همین خاطر در جهت تحول استقلال خود از کلماتی نظیر نه، نمیخواهم، برای خودم است و … زیاد استفاده میکند.
بنا بر این، برای کودک قوانین ساده و مشخصی بگذارید. نسبت به مقاومت او واکنشهای افراطی و خشن نشان ندهید و بیشتر سعی کنید به رفتار مثبت کودک توجه کرده و با پیروی از دستورات و رفتارهای مثبتش، او را تحسین و تشویق کنید. این کارها مقاومت کودک را کمتر و تمایلش به پیروی کردن را بیشتر میکند.
برخورد با حساست و پرخاشگری کودک
همچنین در این سن احساس مالکیت کودک خیلی زیاد است و کودک نسبت به هر چیزی که مربوط به او است، مثل سامانهای بازی، وسایلش و افراد مهم زندگیاش خیلی حساس میشود. در واقع هر چیزی که کودک، مالک آن است با ایجاد هویت او پیوند خورده است.
به عبارتی گرفتن وسایل کودک این حس را به او میدهد که هویتش از او گرفته شده. پس اگر فرزند تان در این سن با گرفته شدن وسایلش یا قبول نکردن درخواستش واکنش عصبانیت شدید نشان داد، تعجب نکنید. حساست یا پرخاشگری کودک تان صفاتی مختص سن او استند؛ مگر این که بیش از حد و غیر قابل کنترل شود. سعی کنید به صورت افراطی و با عصبانیت واکنش نشان ندهید. بلکه بیشتر با او کنار بیایید و رفتار درست را روشن و واضح از او بخواهید. همچنین به او قدرت انتخاب بیشتری دهید و به احساس مالکیتش نسبت به وسایل احترام بگذارید.
ادامه دارد …