چگونگی تربیت فرزندان در دوره‌ی نوجوانی (قسمت اول)

زهرا سیاس
چگونگی تربیت فرزندان در دوره‌ی نوجوانی (قسمت اول)

دوران نوجوانی، سن بسیار مهم در شكل‌گیری شخصیت اجتماعی انسان است؛ از این رو، آنچه که در مورد این دوره باید بدانیم، اهمیت بسیاری در نحوه‌ی برخورد صحیح با نوجوان و آماده‌کردن آنان برای واردشدن به جامعه دارد.

انسان از نوزادی تا كودكی، برای پیداكردن جایگاه خود در محیط و بقای خویش تلاش می‌كند و خود را در معرض یادگیری اصول اساسی زندگی قرار می‌دهد. مرحله‌ی نوجوانی دوره‌ی انتقال از كودكی به جوانی است. بنا بر این، آنچه که در باره‌ی این گروه سنی باید بدانیم، در این دوره‌ی سنی، بسیاری از مهارت‌هایی را كه كودك از والدین خود آموخته است، به‌كار می‌برد.

تربیت فرزند در دوران نوجوانی، بسیار مهم است؛ زیرا شما در واقع در حال ساختن بنای مرتفع شخصیت وی، بر روی ساختمان محكم و عمیق كودكی استید. كودكی، سن ساختن ظرفیت‌ها و نوجوانی، سن ساختن اولیه‌ی باورها است.

آنچه که در موردش باید بدانیم، این است كه نوجوانی از كودكی و جوانی، هر دو، ویژگی‌هایی خاصی دارند. دوران كودكی، كودكی كردن و سر به هوا بودن و وابستگی به والدین و خانواده به عنوان مهم‌ترین تكیه‌گاه است. دوران جوانی، مرحله‌ی‌ میل سركش به استقلال و دیده شدن و احترام است. همچنین، بالغ شدن و نیازهای جنسی‌ای كه به شكل عجیب و ناپخته‌ای سر برآورده، ظاهر و رفتار او را تغییر می‌دهد. در این برهه، برخورد با فرد بسیار مشكل می‌شود.

بنا بر این، آنچه که در باره‌ی نوجوانی باید بدانیم، این است كه در این دوره، بین فرزند و ‌والدین برخوردهای بسیار رخ می‌دهد و میزان احساسات در او به شدت اوج می‌گیرد. در این دوره‌ی زمانی، بسیاری از رفتارهای او ناشی از تأثیرهای هورمونی و تغییرات اساسی در فیزیولوژی او است و به معنای ستیزه‌جویی با والدین و یا اجتماع نیست. در مورد این دوره چیزی که باید بدانیم، آن است که دانستن ماهیت دوره‌ی نوجوانی، والدین را از قضاوت‌های نابه‌جا دور خواهد کرد.

در زیر برخی از نكاتی كه والدین باید در مورد دوره‌ی نوجوانی بدانند و در تربیت فرزند خود از آن استفاده کنند، ارائه شده است:

۱-  مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت کند و یا او را برای رفتارهایش دائم باز خواست نکنیم.

۲-  در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است، از خودش کمک بگیریم تا او این واقعیت را بداند که نخستین مسؤول حل مشکل، خودش است و برای حل آن باید اقدام کند. والدین فقط وظیفه‌ی راهنمایی او را دارند که از عواقب تصمیمش مطلع شود.

۳-  ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق، علاقه و صمیمیت باشد، اعتماد به نفس او بالا می‌رود و اگر با فشار و خشونت همراه باشد، ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواری‌های روانی در او شود.

۴-  نوجوان علاقه‌مند است که والدین دارای شخصیت مستحکم، با ثبات و پایدار باشند؛ چون به اتکاء شخصیت و همانندسازی آنان نیازمند است.

۵-  خانه باید محل آرام و جای امن برای اعضای خانواده به ویژه نوجوان باشد. مناقشات، جروبحث‌ها و دعواهای علنی والدین، به آنان لطمه می‌زند.

۶-  نوجوان باید دوستان نوجوان خود را بشناسد. اگر دوستان او رفتارهای خوبی نداشته باشند، به راحتی می‌توانند او را به بدآموزی و خلاف‌کاری بکشانند.

۷- نوجوان، بزرگ شده است و به آزادی نیاز دارد؛ اما چون آسیب‌پذیر است و در بسیاری از موارد به جای عقل و منطق، از احساسات پیروی می‌کند، به مراقبت مناسب نیز محتاج است. اگر بتوانیم در دادن آزادی به نوجوان و مراقبت از او زیاده‌روی نکنیم و اندازه نگه داریم، به هر دو نیاز او پاسخ مثبت داده ایم و از خطرهایی که آزادی زیاد و مراقبت شدید ایجاد می‌کند، پیش‌گیری کرده‌ ایم.

فرزندان هنگام پاگذاشتن به دوره‌ی نوجوانی، با تغییرات گسترده و سریعی روبه‌رو می‌شوند که با تمامی مراحل دیگر، متفاوت است. در این دوره، بلوغ رخ می‌دهد که اوج تغییرات جسمانی فرد و شروع دوره‌ی باروری در هر دو جنس می‌باشد که در شماره‌ی بعدی به آن خواهیم پرداخت.

ادامه دارد …