
فعالیت گروههای تروریستی ناشناخته و پنهان، نگرانیای است که همزمان با آغاز گفتوگوهای ایالات متحدهی امریکا و طالبان، میان مردم افغانستان افزایش یافت. استدلال همیشه این بود که در صورت توافق صلح با طالبان، ضمانتی برای پایان جنگ وجود ندارد؛ زیرا نیروهای مختلفی در افغانستان مشغول جنگ استند که ممکن است گروه طالبان با آنها در رابطه باشد یا هم نباشد.
رابطهی طالبان با گروه القاعده نیز که در این آخرها، بیشتر پوشش رسانهای داشت، شامل این نگرانیها بود؛ البته این مورد، بر علاوهی مردم افغانستان، جهانیان را نیز تحت تاثیر قرار داده و توجه شان را به خود جلب کرد.
با وجود خطر تروریزم، هنوز مشخص نیست که امریکاییها چه تصمیمی در رابطه با توافقنامهی دوحه خواهند گرفت؛ افزایش خشونتها از سوی طالبان، رابطهی آن با گروههای تندرو و تروریستی، همه دلایلی استند که باید بر اساس آن، توافق امریکا-طالبان، مورد بازبینی قرار بگیرد.
گزارش تازهی سیگار یا ادارهی بازرس ویژهی امریکا برای بازسازی افغانستان، افزایش خشونتها را در سه ماه اخیر نشان داده و در مقایسه با پارسال آن را پنجاه درصد بیشتر میداند.
در شرح گزارش سیگار آمده است که عامل بیشترین تلفات غیرنظامیان در این سه ماه گذشته، گروههای تروریستی ناشناخته استند.
رشد تلفات ناشی از فعالیتهای تروریستی از سوی گروههای ناشناخته، بیانگر نامتمرکزبودن ناامنی در افغانستان است؛ نگرانیای که باید در آغاز گفتوگوهای صلح امریکا با طالبان، جدی گرفته میشد.
توافق با طالبان، تضمینکنندهی پایان جنگ نبود و نخواهد بود و ممکن است سبب شدت آن نیز شود. چند روز پیش، زلمیخلیلزاد در مورد فعالیت گروه داعش در افغانستان و حملهی اخیر این گروه بر دانشگاه کابل، حرفهایی را مبنا بر اتحاد نیروهای امنیتی و طالبان به زبان آورد؛ حرفهایی که نشان میداد، در هر صورتی- حتا با ادغام نیروهای طالب در اردوی افغانستان- جنگ جاری را پایانی نیست.
اکنون طالبان از نیروهای تروریستی غیابی نفع میبرد که بسیاری از این گروهها، شاخههایی از طالبان اند. ترسی که مردم را نسبت به صلح و گفتوگوها، دچار تزلزل کرده است، نقش برجستهی تکتیکهای جنگی نوین طالبان به جای نشاندادن راه حل و انعطاف در گفتوگوها است.
صلحی که در آستانهی آن، جنگ افزایش یافته و قربانی میگیرد، بدتر از جنگ است؛ قرار نیست که برای صلح قربانی بدهیم. چنین تصوری اشتباه است و افغانستان را به دام گروههای تروریستی میاندازد.
نیروهای امریکایی در افغانستان، حملات گروه طالبان را در سه ماه گذشتهی میلادی چشمگیر یافته و این ممکن است که توافق صورتگرفتهی این کشور با طالبان را تضعیف کند.
شرایط طوری پیش آمده که حتا در صورت لغو توافق امریکا و طالبان نیز، باید نگران افزایش خشونت و کشتهشدن غیرنظامیان باشیم؛ توافق یادشده، جان دوباره به گروه طالبان داده است.
فرض کنیم که جنگ میان امریکا و طالبان از سر گرفته شده و برای پاکسازی نیروهای آنان عملیاتها آغاز شود؛ عملیات بر مناطقی که در ماههای اخیر تحت کنترل طالبان و گروههای مورد حمایت آن قرار گرفته و غیرنظامیان را که اکنون گروگان طالبان اند، بیشتر صدمه میزند.
همانطور که بازگشت نیروهای امریکایی به خانهی شان، بدون دستآورد و رسیدن به هدف نابودی القاعده در افغانستان است؛ بازگشت آنان به جنگ با طالبان نیز پیوستن به شرایط قبل از گفتوگوها و حتا بدتر از آن خواهد بود.
هرچند، خروج نیروهای امریکایی از افغانستان برای هر دو نامزد ریاستجمهوری در امریکا، لازمی به نظر میرسد؛ خطری که با پیروزی احتمالی بایدن، نتیجهی گفتوگوهای این کشور به رهبری خلیلزاد را تهدید میکند، تاثیری هم بر جنگ افغانستان خواهد داشت.
خلیلزاد فرد مورد اعتماد بایدن و حزب او نیست؛ پس در صورت پیروزی بایدن، احتمال تجدید نظر امریکا به دستآوردهای او بسیار است.
با درنظرداشت نزدیکی طالبان و خلیلزاد، اعتماد این گروه به امریکا نیز کاهش خواهد یافت و این به مثابهی ادامهی همان جنگ کهنهی امریکا در افغانستان است؛ جنگی که با بهمیانآمدن گفتوگوهای صلح شعلهورتر شد.