نویسنده: محمدعارف کیان، ارکان حرب
بخش نخست
جنگ و امنیت افغانستان، در سه مقیاس قابل تحلیل و برررسی است. هرچند که هدف اصلی ما از جنگ و امنیت، «طوریکه در مباحث قبلی تذکر دادیم»، بیشتر متمرکز به بُعد داخلی است؛ اما بدون توجه به مقیاس منطقهای و جهانی جنگ، نمیتوان یک تصویر آسیبشناسانهی نزدیک به واقعیت از جنگ و امنیت افغانستان ارایه کرد. در این بخش، حسب ضرورت، تلاش شده است تا در یک نگاه واقعگرایانه، نقش کشورهای همسایه، در مقیاس متوسط منطقهای، در جنگ، امنیت و صلح افغانستان مورد بررسی قرار بگیرد.
افغانستان با مساحت ۶۵هزار کیلومتر مربع، با شش کشور مرز مشترک دارد. روابط و مراودات افغانستان با همسایههایش، مانند هر کشور دیگری در نوسان و با فراز و نشیبهای زیادی همراه بودهاست.
براساس منافع ملی، یک کشور زمانی میتواند درعرصههای منطقهای و بینالمللی تاثیر گذار باشد که بتواند استوار بر اصول پذیرفته شدهی بینالملل، مناسبات خود را با دول جهان، هدفمند و معنا دار سازد. بدون شک در جهان کنونی بدون مناسبات برونمرزی، رسیدن به توسعه سیاسی، امنیتی و اقتصادی امر دشوار تلقی میگردد. هر کشور مستقل، جهت رفع نیازمندیهای اقتصادی و سیاسی خود، نیاز به مراودات برون مرزی دارد. وقتی این مراودات میتوانند ثمر بخش واقع شوند که، دو جانبه و در پرتو منافع مشترک و مشروع کشورها صورت گرفته و تعریف شود.
جنگهای دوامدار در افغانستان سبب شدهاست که مناسبات ما با منطقه و جهان دچار نوسانات شود. افغانستان از سال۱۳۵۷تا اکنون، منحیث یک کشور با هیچ کشوری مناسبات متعارف در مقام کشور مستقل، باکشورهای دیگر در شعاع اصول و روابط همه جانبه که از سوی طرفین رعایت گردد نداشته است. مناسبات افغانستان با کشورهای منطقه در اکثریت موارد، روزمرهمحور و نامتعارف بوده است. سردی و گرمی مناسبات، بیشتر مبتنی بر سلایق شخصی ارکان تصمیمگیر بوده؛ تا سلایق ملی؛ روی همین دلیل است که با رفتوآمد کارگزاران، در دستگاه دیپلوماتیک و گراف تصمیمگیری قدرت، شاهد تغییراتی غیرمنتظره و غیر قابل پیشبینی میشویم.
نبود سیاست خارجی مدون قایم بر منافع ملی و سیاست داخلی قابل تطبیق در کشور، موجب افزایش گراف نوسانات در مناسبات امنیتی ما با منطقه و جهان شدهاست. روی همین دلیل است که هیچیک از کشورهای منطقه و فرا منطقه، در مناسبات خود با افغانستان، از بسیاری موازین قبولشدهی بینالمللی عدول کرده و هرچه دلشان خواست بدان عمل میکنند.
عدم پایبندی کشورهای مجاور به اصول بینالمللی در مراوداتشان با افغانستان، جو را در منطقه، بیاعتماد و مکدر ساختهاست؛ دیده میشود که نگاه کشورهای مجاور به افغانستان، نگاه نابرابر و عمودی -افقی است. یعنی نگاه یک کشور بر کشور دیگر، منحیث شخصیت حکمی منحصر به فرد بینالمللی، نیست. حضور گروههای نیابتی فعال، با عقبهی استخباراتی و ریشههای منطقهای و فرا منطقهای، پیوسته به همین ایدهی نابرابر و همسایهستیز کشورهای همسایه و مجاور دارد. نگاه تفوقجویانه و مطالبات نا مشروع اقتصادی –امنیتی بعضی از کشورهای دور و نزدیک باعث شده که ما در افغانستان شاهد گراف تصاعد روز افزون جنگ و خشونت باشیم. بیگمان زایش رنگارنگ گروههای تروریستی در کشور با نام و نمادهای مختلف، در لاک همین بیانصافی بعضی از کشورهای همسایه است. کم زوری سازمانهای منطقهای و تعلل سازمان ملل متحد، به ویژه شورای امنیت سازمان ملل در قبال جنگ و صلح افغانستان، امید به آیندهی با ثبات در این کشور را سیاه و تاریک ساختهاست.
به رغم حمایت نکردن کشورهای همسایه از روند صلح افغانستان، نقش آنها اما فوقالعاده تاثیرگذار و تعیین کننده است. نقشی که در دو بعد قابل بررسی است؛ گاهی سازنده و گاهی مخرب. اگر نگاه منصفانه به وضعیت کنونی افغانستان، بهخصوص در مورد جنگ و صلح داشته باشیم، دریافت خواهیم کرد که در اکثریت موارد، کشورهای همسایه، موازین اخلاقی و حسن همجواری در قبال افغانستان را زیر پاکرده و عزت خود را در جنگ و بیعزتی افغانستان میبینند.
حضور فعالانهی گروههای نیابتی تروریستی، بیانگر عدم صداقت بعضی از کشورهای همسایه در برابر افغانستان است.
در حالیکه نمیتوانیم حضور گروههای نیابتی در جنگ افغانستان را نامرتبط با کشورهای همسایه بدانیم، ولی در یک دیدگاه منصفانه نمیتوان نقش همهی کشورهای همسایه را در صلح و جنگ افغانستان، همسان و غیر سازنده تلقی کرد. کشورهایی هم هستند که به عنوان همسایه افغانستان، ثبات و امنیت در این کشور را به نفع ثبات در کشور خودشان میدانند و بی تردید نقش آنها در دهههای پسین، سازنده بودهاست.
اما از جانب دیگر، دیده میشود که منابع مالی، فکری، حتی منابع بشری گروههای تروریستی، ریشه در بیرون از کشور دارد. اینکه مقصود اصلی در این همه مداخلات بعضی از کشورهای همسایه، در امور سیاسی و امنیتی افغانستان چیست و دستهای پنهان و آشکار دخیل در اشتعال جنگ جاری در کجاست و چه کسانی صاحب اصلی جنگ کنونی افغانسان هستند، از زمره مسایل کلیدیای است که در این بخش بهطور اجمالی جهت آسیب شناسی ریشههای جنگ تبیین خواهیم کرد.
در این بخشی از، تلاش خواهیم کرد تا استوار بر واقعیت عینی جامعه، یک تصویر همهجانبه و دو بعدی را از تاثیرات کشورهای همسایه، در صلح و جنگ افغانستان ترسیم و ارایه کنیم. افغانستان از طرف غرب با ایران و ترکمنستان، از طرف شمال و شمال شرق با ازبیکستان، تاجیکستان و چین، از طرف جنوب و جنوب شرق با پاکستان، دارای مرز مشترک است.
ادامه دارد…