تو نیز طالبان استی؟

عزیز رویش
تو نیز طالبان استی؟

قسمت سوم

راننده پرسید: شما از کجا استید؟ گفتم: از افغانستان. آیا اسمش را شنیده‌ای؟ گفت: بلی. خیلی هم زیاد می‌شنوم. هزاران نفر سرباز ما در آن‌جا استند و با طالبان می‌جنگند. طالبان، نمی‌خواهند کشور شان رشد کند. حکومت احمق ما می‌رود و آن‌ها را مجبور می‌کند که حکومت دموکراسی داشته باشند یا آزادی داشته باشند. اصلا طالبان نمی‌خواهند و حکومت ما چه حق دارد که برود آن‌ها را مجبور کند مثل ما زندگی کنند؟ پول ما را می‌برند برای طالبان مصرف می‌کنند، یا آن‌ها را می‌کشند که باید شیوه‌ی زندگی ما را قبول کنند. مگر این حماقت نیست؟… صورتش را اندکی بلندتر آورد تا مرا در شیشه‌ی عقب‌نما نگاه کند. پرسید: وقتی شما نخواهید مثل ما زندگی کنید ما چه حق داریم شما را وادار کنیم که مثل ما باشید؟ اصلا به ما چه که شما زنان خود را اجازه می‌دهید درس بخوانند یا درس نخوانند؟ پرسید: تو هم طالبان استی؟ …. گفتم: نه خیر، من طالبان نیستم. گفت: مگر نگفتی از افغانستان استی؟ گفتم: بلی گفتم؛ اما طالبان یعنی یک گروه افراطی و بنیادگرا که زمانی حکومت افغانستان را در دست داشتند و حالا با حکومت می‌جنگند. تازه فهمیده بود که طالبان یک قوم یا یک مذهب نیست، یک گروه است؛ اما این فهمیدن او در روال بحث و نتیجه‌گیری او تفاوتی خلق نمی‌کرد. گفت: هر چه باشد، حالا ما چرا باید با طالبان جنگ کنیم؟ وظیفه‌ی ما نیست. من کسی از نزدیکانم در جنگ افغانستان نیست؛ اما دوست ندارم که یک امریکایی در افغانستان کشته شود یا پول امریکایی در افغانستان یا در جای دیگری مصرف شود.
از عایشه خبر داشت و از این که طالبان بینی او را بریده اند. از زنی که طالبان اعدام کرده بودند خبر داشت. از تازه‌ترین مورد سنگسار که در کندز صورت گرفته بود هم خبر داشت. گفت: هر روز صبح اخبار را می‌خواند و یا تلویزیون را نگاه می‌کند تا ببیند چه خبر تازه‌ای است. گفتم: این قدر اخبار را بلدی، هنوز هم نمی‌دانی که طالبان کیستند؟ … ساده و صریح گفت: برایم مهم نیست که طالبان کیست؛ اما می‌دانم که طالبان با شیوه‌ی زندگی ما موافق نیستند. ما هم حق نداریم پول خود را مصرف کنیم و آن‌ها را وادار کنیم که مثل ما زندگی کنند. برای من زن و مرد و سیاه و سفید یکی است. همه انسان اند. همه می‌خوابند. همه غذا می‌خورند. همه می‌خندند. همه فکر می‌کنند. این مهم است؛ اما طالبان این را قبول ندارند. فکر می‌کنند حق دارند با زنان هر کاری خواستند بکنند. من این را نمی‌فهمم؛ اما فکر می‌کنم حکومت ما حق ندارد برود و برای این کار با طالبان بجنگد.
راه طولانی بود و راننده‌ هر قدر هم سخن گفت، سخنانش تمام راه را در بر نگرفت. به همین دلیل، رفته رفته رضایت داد من هم سخن بگویم و از افغانستان، از این که در نه سال گذشته چه تغییراتی در کشور ما رونما شده، از این که طالبان کی‌ها استند و چه می‌خواهند و چرا خشونت می‌کنند، برایش معلومات دهم. تا به نزدیک دانشگاه رسیدیم، تقریبا با هم دوست شده و در مسائل مختلفی از جمله ایمان به خدا و حرمت آدمی نظرات مشترکی یافته بودیم.

در محفل افتتاحیه
دانشگاه، در نقطه‌ی سرسبز و در میان انبوهی از خانه‌های زیبا، موقعیت دارد. همه چیز در میان تپه‌های کم‌ارتفاع با همدیگر وصل می‌شوند: سرک‌ها، درخت‌ها، موترها و آدم‌ها. بیتس هوس، جایی بود که قبل از رسیدن من، محفل تعارف و آشنایی همراهان برنامه در آن‌جا شروع شده بود و من بدون معطلی، با حالت زار و درمانده از سفر طولانی، به سالُن هدایت شدم و پس از سلام و تعارفی با حاضران، نشستم. آقای مایکل کمپل، مدیر برنامه‌‌ی ورلد فیلوز، در مورد کیفیت برنامه و چگونگی آغاز آن سخن می‌گفت. او در ضمن سخنانش از ویژگی‌های لیبرل آرتس، که به تعبیر او امتیاز آموزش عالی امریکا در جهان مدرن است، یاد کرد و گفت که با این شیوه‌ی آموزشی، دانشجویان فرصت می‌یابند تا دیدگاه‌های خویش را وسعت بخشند و با مسائل جهانی در یک منظومه‌ی وسیع و فراخ آشنایی حاصل کنند. او همچنین گفت که از طریق این شیوه‌ی آموزشی، دانشجویان از تنگناها و محدودیت‌های یک مضمون و یا رشته‌ی خاص بیرون می‌آیند و فرصت می‌یابند تا با جهان خود تعامل فعال و مؤثر داشته باشند. او گفت: در نظام آموزشی لیبرل آرتس، امکان الهام‌بخشی و الهام‌گیری دانشجویان از همتایان و همراهان شان زیاد می‌شود و افراد خود را در موقعیت برتری می‌یابند که می‌توانند نقش مدیریت و رهبری خود را به درستی ایفا کنند.
آقای مایکل کمپل از اعضای برنامه خواست تا از فرصت‌هایی که در دانشگاه به دست می‌آرند با کمال دقت و جدیت استفاده کنند و عضو تمام عیار و کامل یل شوند. او گفت: داشتن کارت و هویت یل سرمایه‌ی خوبی برای شما است و شما می‌توانید خود را جزئی از خانواده‌ای احساس کنید که به خاطر دریافت‌ها و کارکردهای علمی و دانشگاهی خود اعتبار و حرمت زیادی را در سراسر جهان، و به خصوص در این کشور دارا است. آقای کمپل از برنامه‌ی ورلد فیلوز به عنوان یک برنامه‌ی موفق و منحصربه‌فرد دانشگاه یل یاد کرد و گفت: در این برنامه شخصیت‌های برجسته‌ای از سراسر جهان در اثر یک رقابت آزاد و شدید گزیده می‌شوند و راه خود را به دانشگاه باز می‌کنند. او گفت: هدف اصلی از این برنامه آن است که افراد بتوانند تجربه‌ها و دریافت‌های خود را در سطح وسیع جهانی با هم شریک سازند و در ساختن جهان که کار همه‌ی آن‌ها است، همدیگر را یاری رسانند. او از همراهان برنامه تقاضا کرد که فرصت‌ها را با آغوش باز استقبال کنند و در تمام برنامه‌ها به طور فعال شرکت کنند و نه تنها از آن چیزی بیاموزند، بلکه در غنامندی آن نیز سهم بگیرند. او گفت: شما همه می‌توانید آموزگاران همدیگر باشید و برای یل نیز نقش آموزگاری ایفا کنید.
آقای مایکل، ضمن آن که برخی از جزئیات برنامه را شرح می‌داد، گفت: وقتی از یل می‌روید باز هم از دانش‌آموختگان یل محسوب می‌شوید و با دانشگاه در تماس باشید و در کشور تان به عنوان سفیر دانشگاه نقش بازی کنید. او خواست تا در شناسایی و معرفی افراد شایسته از کشورهای مان دانشگاه را کمک کنیم تا در برنامه‌های مختلف این مؤسسه‌ی تحصیلی اشتراک کنند و از آن‌ها بهره‌مند شوند. وی همچنین از همراهان برنامه خواست تا حد اقل هر دو سال یک بار به دانشگاه بیایند و با تماس‌های خود عضو فعال دانشگاه باشند.
خانم کیل گینسبرگ، از مدیران ارشد برنامه که مسؤولیت هماهنگی کارها و برنامه‌های سفر ورلدفیلوها را داشت، گفت: هدف دانشگاه این است که برنامه‌ی ورلد فیلوز یک برنامه‌ی نمونه‌ در عرصه‌ی تعامل و پیوند شخصیت‌های مختلف جهانی باشد. کیل مشکلات کنونی جهان را جهان‌شمول خطاب کرد و گفت که راه حل‌ برای این مشکلات نیز تنها در محدوده‌ی جهانی قابل دریافت است. او گفت: اگر همه با هم از تجربه‌هایی که به دست می‌آریم و دریافت‌هایی که داریم، غرض حل مشکلات جمعی استفاده کنیم، جهان ما بدون شک جهانی بهتر و زیباتر خواهد بود. آقای رابرت مسؤول بخش تکنولوژی دانشگاه از تجهیزاتی یاد کرد که اکنون بخش‌های مختلف دانشگاه را به هم وصل می‌کند. او انترنت و سایت‌های مختلف دانشگاه را معرفی کرد و همراهان برنامه را تشویق کرد که از این سایت‌ها بازدید کنند و تلاش کنند معلومات خود نسبت به برنامه‌ها را کامل‌تر سازند. او همراهان برنامه را از هکرهایی که به طور مداوم در تلاش اند داخل سیستم اطلاعاتی دانشگاه و افراد متعلق به دانشگاه شوند، هشدار داد و گفت حتا اگر ایمیلی از رییس دانشگاه دریافت کردید که می‌خواست معلوماتی در مورد برنامه‌ها و کار و کامپیوتر و انترنت خود در اختیارش قرار دهید، به آن اعتماد نکنید و بدانید که این‌ها همان هکرهایی اند که شما را به درد سر می‌اندازند.