مجلس نمایندگان کنونی ضعیف‌ترین دوره‌ی تقنینی

نیما کاوه
مجلس نمایندگان کنونی ضعیف‌ترین دوره‌ی تقنینی

کشورهای دموکراتیک که دارای پارلمان‌ استند، مؤثریت و تأثیرگذاری نمایندگان در مجلس، میزان دموکراسی و نقش آن را نشان می‌دهد. در کشورهایی که پارلمان‌ها ضعیف عمل می‌کنند‌/کرده ‌اند، به این مفهوم است که در این کشورها دموکراسی ضعیف است. مجلس نمایندگان افغانستان، یکی از عمده‌ترین و مهم‌‌ترین نهادهای دولت جهموری اسلامی افغانستان است.

مسؤولیت‌ها و مکلفیت‌های این نهاد بیشتر از سایر نهادها است؛ اما نمایندگان در این مجلس، در برابر مردم خود را ملزم به پاسخگویی‌ -که از وظایف اصلی آنان به شمار می‌رود- نمی‌دانند. با وجود این‌ که پارلمان دارای وظایف زیاد است، اما قانون‌گذاری، نظارت بر عمل‌کرد حکومت و نمایندگی از مردم، از عمده‌ترین وظایف مجلس نمایندگان است. در طول این سه دوره‌ی تقنینی، آنچه که گم مانده است، پاسخگویی نمایندگان به مردم است. در سه دوره‌ی تقنینی، هیچ‌گاهی اعضای مجلس نمایندگان افغانستان چه در دوره‌ی مبارزات انتخاباتی چه پس از آن، سیاست نمایندگی شان را به مردم ارائه نکرده‌ اند.

هانس کلسن می‌گوید: «اگر به نحوی سرنوشت دموکراسی را به پارلمان‌ها گره بزنیم» باید بهترین‌ها و فاضل‌ترین آدم‌ها باید از مردم نمایندگی کنند. یکی از بحث‌های جدی دیگر این است که در کشورهای توسعه‌یافته و دموکراتیک، جایگاه پارلمان‌ها نیز تنزل پیدا کرده ‌است. در کشورهای دیگر قدرت‌مند شدن حکومت یا قوه‌ی مجریه، موجب ضعیف شدن پارلمان‌ها نیز می‌شود. آنان به این باورند که هر چقدر مأموریت‌های اقتصادی، سیاسی، رفاهی و فرهنگی بیشتری بر عهده‌ی دولت بگذاریم، اقتدار دولت افزایش می‌یابد و نقش پارلمان کمرنگ می‌شود.

نبود رهبری و ضعف سازمانی مجلس‌ها، از دیگر علل ضعف پارلمان‌هاست؛ یعنی مجلس نامتجانس نمی‌تواند رهبری جامعه را بر عهده بگیرد و معمولا قوه‌های مجریه این وظیفه را بر عهده می‌گیرند. رشد گروه‌های ذی‌نفع و لابی‌ها از دیگر علل ضعف پارلمان است؛ یعنی این‌ها بهتر می‌توانند مطالبات و منافع و اعتراضات مردم را نمایندگی کنند. این‌ها مواردی است که به طور کلی در آسیب‌شناسی پارلمان باید مورد توجه قرار بگیرد. از اصل مطلب اگر دور نرویم، ضعیف‌ترین مجلس و بدترین دوره‌ی تقنینی دوره‌ی کنونی است. در طول تاریخ پارلمان در افغانستان، دو دوره‌ی قبلی پردست‌آوردترین دوره‌های تقنینی بوده ‌اند. چهره‌ها و شخصیت‌های برجسته در عین زمان برخاسته از میان مردم در دو دوره‌ی قبلی، اعضای مجلس نمایندگان افغانستان بودند. حضور شخصیت‌ها و چهره‌های مردم‌دار و رهبران احزاب سیاسی، نقش مهمی در تأثیرگذاری و کارآمدی هر دو دوره‌ی تقنینی داشتند.

افغانستان پساطالبان و به میان آمدن فضای باز سیاسی و روی کارآمدن پارلمان و ایجاد شورای ملی، از دستاوردهای هجده سال اخیر به شمار می‌رود. هرچند کارکردهای دو دوره‌ی پیشین نیز قناعت مردم افغانستان را فراهم نمی‌تواند و کارنامه‌های اکثریت اعضای مجلس نمایندگان قابل قبول، و قناعت‌بخش نیست؛ با آن هم نقش مثبت و مؤثر اعضای مجلس در دو دوره‌ی قبلی را نمی‌شود نادیده گرفت؛ اما ضعیف‌ترین دوره‌ی تقنینی، مجلس نمایندگان کنونی است. میزان تقلب در انتخابات پارلمانی به حدی گسترده بود که اعتماد مردم افغانستان را به صورت کامل نسبت به پروسه‌ی انتخابات از بین برد. این پارلمان از دل یک چنین انتخابات پرتقلب، مملو از فساد مالی و اخلاقی به میان آمد.

دخالت‌های حکومت در کمیسیون‌های انتخاباتی، سفارش و توصیه‌هایی نسبت به برنده شدن برخی از نامزدان، بارها دیده شده ‌است. پارلمان کنونی از میان دخالت‌های حکومت به وجود آمده ‌است. بسیاری از اعضای مجلس نمایندگان به سفارش و حمایت حکومت به کرسی نمایندگی از مردم رسیده ‌اند. نهادهای ناظر بر روند انتخابات افغانستان، بارها گزارش‌های تقلب و دستبرد بر آرای مردم، وجود فساد مالی، ادعای تقاضاهای جنسی از سوی شماری از نامزدان، و دخالت حکومت را نشر کرده ‌اند. مجلس نمایندگان کنونی محصول یک چنین انتخاباتی است.

حال پرسش این‌جا است که این پارلمان می‌تواند قدرت‌مند شود؟ آیا نمایندگان مجلس می‌توانند به درستی نمایندگی کنند تا حداقل اعتبار نسبی مجلس نمایندگان به مردم برگردد؟ از آن‌جایی که چند ماه از دوره‌ی کاری مجلس کنونی می‌گذرد و فرصت بیشتر دارند تا خود شان را به عنوان نمایندگان قوی، پاسخگو و مسؤول ثابت کنند؛ فرصت دارند تا سیاست نمایندگی از مردم را هر کدام شان برای خود تدوین کنند. وقت زیاد دارند تا نقش نظارتی شان را جدی‌ کنند. وقت دارند تا امید از دست‌ی رفته مردم نسبت به نمایندگی را با ارائه‌ی راهکار مناسب برگردانند.