ریاست رحمانی برای مجلس پایان اختلافات بود؟

نیما کاوه
ریاست رحمانی برای مجلس پایان اختلافات بود؟

دیدار آقای میر رحمان رحمانی، رییس مجلس نمایندگان، با زلمى خلیل‌زاد نماینده‌ی امریکا در امور افغانستان و جان بس سفیر امريكا، یکی از دیدارهای مورد نیازی بود که اتفاق افتاده است. هرچند هنوز مشخص نیست که محتویات این دیدار چه بوده و چه نکاتی در آن محوریت بحث را داشته است؛ اما نظر به افرادی که در این نشست حضور داشته‌‌ اند می‌توان حدس زد که این نشست بیشتر در رابطه به صلح و گفت‌وگوهای صلح باشد.

آقای میر رحمان رحمانی، به‌عنوان رییس مجلس نمایندگان افغانستان، از این صلاحیت برخوردار است که در مورد بسیاری از موضوعات آگاهی پیدا کند و آن را در مجلس نمایندگان مطرح کند؛ اما با همه‌ی این‌ها باید روی یک موضوع تأکید بیشتری صورت بگیرد و آن این است که در این دیدارها، موضع مشخصی از سوی مجلس نمایندگان وجود ندارد. این که مدعی عدم وجود چنین موضع در میان مجلس نمایندگان می‌شویم، این است که قبل از دیدار هیچ اطلاعی از برنامه‌ی دیدار آقای رحمانی با زلمى خلیل‌زاد نماینده‌ی امریکا در امور افغانستان و جان بس سفیر امريكا، داده نشده بود.

مشکلاتی که در مدیریت مجلس نمایندگان وجود دارد، ناشی از چند مورد است. یکی از برجسته‌ترین این مشکلات، نداشتن تجربه‌ی سیاسی هیأت اداری و به خصوص آقای رحمانی است. آقای رحمانی، به‌عنوان یک تجارت‌پیشه شاید بتواند آدم موفقی شناخته شود؛ اما در سیاست نوپا است. آقای رحمانی ممکن است با مصارف گزافی به این موقعیت رسیده باشد و البته در این مورد ادعاهای زیادی نیز وجود دارد که بارها در جریان تنش‌های مجلس نمایندگان بر سر کرسی ریاست این مجلس، از سوی افراد زیادی مطرح شده است؛ اما نمی‌توان این ادعاها را جدی گرفت؛ زیرا هیچ یک از این افراد هرگز اسناد شان را عمومی نکردند؛ ولی آنچه این موضوع را برجسته می‌کند، این است که سایه‌ی کارنامه‌های تجارتی آقای میر رحمام رحمانی، هنوز هم بر سر ایشان و فعالیت‌های سیاسی وی هست.

اما چرا شخص پرنفوذ و شخص بلندپایه‌ای چون میر رحمان رحمانی، با گذشت زمان نسبت قابل توجهی در کارزارهای سیاسی و نشست‌های سیاسی، نتوانسته است برجستگی کاری خودش را در امور مربوط به سیاست نشان بدهد؟

میر رحمان رحمانی، نیاز شدیدی به آموختن رفتارهای سیاسی و دانش سیاسی دارد. او باید بداند که در چنین شرایط خاص و حساسی چه کارهایی را باید انجام بدهد و به‌عنوان نماینده‌ی وکلای مردم افغانستان در دیدارهای مهم، چه موضعی را بگیرد. این موضع نیازمند به داشتن اشتراک نظر در میان اعضای مجلس نمایندگان دارد. در واقع، بسیاری از جلسات باید طوری تدویر شود که در نهایت در آن جلسه، نظر واحدی به‌عنوان موضع مجلس نمایندگان در رابطه به مبحث مورد نظر دریافت شود. با دریافت این نظر کلی از میان اعضای مجلس، هیأت اداری می‌تواند، نیاز و سوال اساسی مردم افغانستان را در دیدار و نشست مورد نظر مطرح کند.

اگر بخواهیم این مجلس را در نسبت به مشکلاتی که دارد، بررسی و دیدارهای مهمی را که توسط آقای میر رحمان رحمانی تقریبا به هدر رفته است، شناسایی کنیم، به این نکته می‌رسیم که آقای رحمانی، رابطه‌ی درستی با دیگر وکلا ندارد. در واقع، از این راه می‌توان نقبی هم به دوران تنش‌های مجلس بر سر ریاست آن زد و یک بار دیگر اختلافاتی را که در میان تعداد زیادی از نمایندگان مجلس که در اختلاف با میر رحمان رحمانی بود، به یاد بیاوریم.

در این اختلافات، دو دستگی اعضای مجلس به وضوح قابل دید بود. پس آیا واقعا، با انتخاب شدن آقای رحمانی به‌عنوان رییس مجلس، این اختلافات نیز خاتمه یافته است یا توافق با ریاست آقای رحمانی ربطی به خاتمه‌ی اختلافات ندارد؟ چیزی که منطقی می‌نماید نیز همین است که واقعا، اختلافات تندی که در جریان روزهای نخست مجلس شاهد بودیم، نمی‌تواند به این زودی به پایان برسد. با این نقب به آغاز مجلس، در کنار این که می‌توانیم درک بهتری از دلایل عدم هماهنگی در میان مجلس و رییس مجلس داشته باشیم، این مورد را نیز می‌توانیم دریابم که توافقی که صورت گرفت، هرچند با تفسیرهای مختلفی از قانون همراه بود؛ اما امکان فساد مالی را نیز برجسته می‌کند.

آیا، مجلسی که آغاز آن با اختلافات شدید و طولانی بوده، می‌تواند هماهنگی لازم را در تصمیم‌گیری‌های اساسی و مرتبط با اوضاع داغ سیاسی افغانستان داشته باشد؟ مردم افغانستان از آنچه بیشترین ضربه را متحمل شده‌ اند، نداشتن یک مجلس منسجم و نماینده‌ی واقعی بوده است.