تفاوت زیر ۲۰ و بالای ۲۰ سال‌ها در افغانستان

نیما کاوه
تفاوت زیر ۲۰ و بالای ۲۰ سال‌ها در افغانستان

این روزها در دو عرصه؛ سیاست و ورزش جامعه‌ی ما شاهد دو اتفاق مهم بود. دو اتفاقی که شکاف بین نسل امروز و نسل دیروز را به خوبی هویدا کرد.

توقع می‌رفت، در پارلمان کشور  اعضای مجلس نمایندگان در ادامه‌ی تنش‌های خود بر سر کرسی ریاست این مجلس، بتوانند به یک راه ‌حل مناسب برسند و زودتر رییس این مجلس انتخاب شود؛ اما این‌گونه نشد، بلکه این تنش‌ها به جایی رسید که اعضای مجلس با یکدیگر بعد از ساعت‌ها درگیری لفظی تصمیم گرفتند که دست به یخن ببرند و جنگی تمام عیار را در صحن این مجلس به راه انداختند. این وکلای خشم‌گین چندتایی از همدیگر را زخمی کردند و تصاویری که از زمان درگیری این مجلس نشر شد، نشان‌دهنده‌ی این بود که خسارات مالی نیز به این مجلس وارد شد و این درگیری فیزیکی اعضای مجلس با واکنش‌های زیادی از طرف کاربران صفحات مجازی و حتا دولت هند که تمویل کننده‌ی ساخت ساختمان مجلس نمایندگان افغانستان بود را در قبال داشت.

در سوی دیگر از آن سوی مرزها، از تبریز خبرهای امیدوار کننده به داخل کشور مخابره می‌شود. تیم ملی فوتسال زیر ۲۰ سال کشور توانست به بازی نهایی مسابقات آسیایی راه پیدا کند و همه شهروندان کشور را به آینده‌ی کشور با خوشبینی و امیدواری روبه‌رو کند.

اما چرا باید وکیل‌ها و فوتسالیست‌ها را با هم مقایسه کنیم؟  هم وکلای مجلس و هم فوتسالیست‌ها هر دو گروه از متن همین جامعه استند و هر دو در عرصه‌های مهم ایفای نقش می‌کنند. هر دو نماینده‌ی دو نسل متفاوت از هم استند. وکلای مجلس ما، نماینده‌ی نسل دیروز ما است و فوتسالیست‌ها نماینده‌ی نسل امروز ما. با اندکی تأمل در مورد این دو اتفاق اخیر؛ یکی درگیری فیزیکی وکلای پارلمان با یکدیگر و دیگری راه‌یابی تیم ملی فوتسال زیر ۲۰ سال کشور به بازی نهایی مسابقات آسیایی، در می‌یابیم که نسل دیروز و نسل امروز تا چه میزان با هم تفاوت دارند.

وکلای مجلس ما نشان دادند که تا هنوز به جنگ به‌عنوان راه ‌حل می‌نگرند و قیمومت برای‌شان هنوز یک ارزش محسوب می‌شود. پیام این درگیری و خشمی که از قیافه‌های آنان به رسانه‌ها بازتاب داده شد، نمایانگر این است که این وکلای متعصب و قوم‌گرا نماینده‌های واقعی این ملت و نسل امروز ما نیستند. این‌ها نمی‌توانند کسانی باشند که ادعای نمایندگی رای واقعی مردم افغانستان را کنند. آنان هنوز به جنگ فکر می‌کنند و به قومیت خود. این وکلای مجلس هنوز افغانستان را خانه‌ی همه ملت نمی‌دانند، بلکه تنها قوم خود را برتر می‌دانند و با افکار طالبانی نزدیک استند.

اما نسل امرروز ما که نماینده‌ی این نسل را می‌توان بچه‌های تیم ملی فوتسال زیر ۲۰ کشور دانست، نشان دادند که امروز آن‌ها تعریفی متفاوت‌تر از کلمه‌ی جنگ دارند. این جوانان ما هم در همین چند روز جنگیدند؛ اما در میدان ورزش، میدانی که هویت و غرور ملی را زنده کرد. جنگیدند تا به ملت خود شادی بیافرینند. جنگیدند تا همه خود را شریک این شادی بدانند. این بچه‌ها متعلق به نسل بعد از جنگ استند؛ نسلی که به میدان آمدند تا نشان بدهند که چگونه در رگ‌های‌شان حس و غرور ملی می‌جوشد. آنان دیگر دوست ندارند نام افغانستان در عرصه‌های بین‌المللی با جنگ اجین باشد. اینان با اراده و عزمی جدی پا به این رقابت‌ها گذاشتند تا نام افغانستان را با افتخار بر زبان بیاورند.

این مقایسه تنها در این‌جا صورت نگرفته است. این روزها در فضای مجازی، بیش‌ترین کاربران فضای مجازی در افغانستان با نوشتن استاتوس‌ها و گذاشتن عکس‌هایی از این دو اتفاق، این دو گروه را به مقایسه کشانیده‌اند و بیش‌ترین این کاربران اعضای مجلس را مواخذه کرده‌اند با این کارشان و آنان را شهروندانی نامحترم دانسته‌اند که آبروی سیاسی افغانستان را با این کارشان در عرصه‌ی بین‌الملل برده‌اند و همگی شرم‌گین استند بابت این درگیری به جز خود این وکلای مجلس؛ اما در آن‌سو همین کاربران، اعضای زیر ۲۰ سال تیم ملی فوتسال کشور را افتخارآفرینان بلامانع افغانستان می‌دانند که با این اتفاق توانسته‌اند کاری بزرگ و جانانه در عرصه‌ی ورزش افغانستان را انجام دهند و همگی بر این باورند که نمایندگان واقعی افغانستان در جهان همین بچه‌ها استند و باید حمایت‌های بیش‌تری از این نسل شود تا دیگر نام افغانستان با این‌گونه افتخارات در خبرهای جهان عجین شود.